گلو.

بوسه گاه.

حرا ی نزول عاشقانه ها.

مسیل رود خروشان حب.

زمین کشت و زرع بغض.

آسمان ابرهای خاکستری روزهای سرد.

آتشفشان پر جوش شب های درد.

صندوقچه ی اسرار مگو.

خفقان گاه.

قتل گاه.
گلو ای قداست تن. ای مفهوم نجابت. ای دخترک سه تار نواز. شور بنواز.

 

شاید این بار راست باشه ...

وقتی بهتر است سرت را ببری بگذاری زیر پایت تا لااقل قدت بلند شود...

یک سال میتواند پانصد و بیست و پنج هزار و ششصد دقیقه باشد و هر دقیقه سالی...

گاه ,ای ,ی ,ها ,  ,گلو ,ای قداست ,گلو ای ,قداست تن ,تن ای ,مفهوم نجابت

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

ایمپلنت در مشهد طراحی داروخانه و مطب دندانپزشکی با تجهیزات محمد صادق قاسمی تودشکی دانش آموز نمونه سال اخبار لوازم خانگی قاصدون شهیدان مراغه تولیداتی مواد غذایی باشگاه کوهنوردی کاراکال تیوب لیزر بیسیم چی گرافیک